زمان جاری : دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 - 6:00 قبل از ظهر
نام کاربری : رمز عبور : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام دوست گرامی ؛
برای مشاهده انجمن با امکانات کامل ، می بايست
ثـبـت نـام کـنـیـد یا وارد شـویـد


کاربر گرامی کاربر گرامی ؛







تعداد بازدید 1522
نویسنده پیام
baharsalehi آفلاین





ارسال‌ها : 315
عضویت: 8 /6 /1391
محل زندگی: اهواز
سن: 26
تشکرها : 261
تشکر شده : 684
داستانی از پائولو کوئیلو
داستانی از پائولو کوئیلو

به پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسرک یه سری تیله داشت و دخترک چند تایی شیرینی با خودش داشت. پسر به دختر گفت من همه تیله هامو بهت میدم ، تو همه شیرینی هاتو به من بده.
دختر کوچولو قبول کرد و پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و بقیه رو به دخترک داد. اما دختر همون جوری که قول داده بود ، تمام شیرینی هاشو به پسرک داد. همون شب دختر با آرامش تمام خوابید و خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه ، چون به این فکر می کرد که همونطوری که خودش بهترین تیله شو یواشکی پنهان کرده ، شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده.

     
نتیجه اخلاقی داستان

عذاب وجدان همیشه مال كسی است كه صادق نیست ، آرامش مال كسی است كه صادق است.
لذت دنیا مال كسی نیست كه با آدم صادق زندگی می كند ، آرامش دنیا مال اون كسی است كه با وجدان صادق زندگی می كند.
و یه نکته دیگه اینکه همه ی آدما بقیه رو از منظر وجدان خودشون می بینن.

امضا :
در نبرد بین انسان های سخت و روزهای سخت
این انسان های سخت هستند که می مانند
نه روزهای سخت.
پنجشنبه 04 آبان 1391 - 00:13
ارسال پیام خصوصی نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از baharsalehi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: admin &
برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش (تازه سازی) صفحه نیست ، برای این کار روی تازه سازی پاسخ ها کلیک نمایید !



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | داستانی از پائولو کوئیلو | پیوند سایتی RSS | بازگشت به بالا